در فهرست مهارتهای کلیدی، برخی از مهارتهایی که میتوانند در برنامه توسعه فردی شما جا داشته باشند را فهرست کردهایم.
در اینجا قصد داریم مهارت Planning یا برنامه ریزی را مورد بحث قرار دهیم.
یکی از ویژگیهای مهارت برنامه ریزی در مقایسه با سایر مهارتهای کلیدی این است که بسیاری از ما بر این باور هستیم که این مهارت را – حداقل در حد تعریف آن – به خوبی میشناسیم.
این در حالی است که برنامه ریزی هم مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، دارای جزئیات و ظرافتهایی است که ممکن است از چشم ما پنهان بمانند.
در اینجا، توضیحات مختصری در مورد مهارت برنامه ریزی ارائه میشود و شما میتوانید بر اساس آن، در مورد اهمیت و اولویت این مهارت در سبد مهارتهای خود قضاوت کنید.
طبیعتاً پس از مقایسه با سایر مهارتهای کلیدی، میتوانید بهتر تصمیم بگیرید که آیا قصد دارید در کوتاه مدت، به این مهارت بپردازید یا اولویتهای مهمتری در زندگی شخصی و شغلی شما وجود دارد.
مهارت برنامه ریزی را به عنوان فکر کردن قبل از عمل کردن تعریف کردهاند.
بخشی از مهارت برنامه ریزی، تثبیت یک عادت است. عادت به اینکه به مسیری که پیش رو داریم و به گزینههایی که در راه ما قرار خواهند گرفت فکر کنیم.
به اینکه بکوشیم تا حد امکان، احتمال وقوع نتایج پیشبینی نشده را کاهش دهیم.
اشتغال در هر نوع سمت مدیریتی، نیازمند تسلط بر مهارت برنامه ریزی است. از کلاسیکترین تا مدرنترین منابع مدیریتی، برنامه ریزی را از وظایف اصلی مدیر میدانند.
اگر در حال تحصیل (چه در فضای فیزیکی و چه فضای دیجیتال مانند متمم) هستید و میخواهید تلاشهای شما دستاوردی بیش از مطالعات پراکندهی تفننی باشد.
اگر به کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید فکر میکنید.
اگر مهارت کار تیمی برای شما مهم است و یا اینکه کار گروهی بخش مهمی از فعالیتهای روزانهی شما را تشکیل میدهد. برنامه ریزی بهتر و دقیقتر، میتواند موجب پیشگیری از وقوع بسیاری از تعارضها شود.
اگر رهبری یک تیم را بر عهده دارید. اگر کاری که انجام میدهید، مستلزم بودجه ریزی است.
نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، سبک زندگی، هوش کلامی، افعال پرکاربرد انگلیسی، مهارتهای ارتباطی و پاراگراف فارسی) دسترسی پیدا خواهید کرد.
سطح پایه: اگر برنامهای وجود داشته باشد، میتوانم خودم را با آن تطبیق دهم و بر اساس آن عمل کنم. معمولاً برای برنامهریزی از دیگران کمک میگیرم و بعد آن را محور عملکرد خودم قرار میدهم.
سطح میانی: اگر هدف را برای من مشخص کنند، میتوانم برای رسیدن به آن هدف برنامه ریزی کنم. اما هدفگذاری را معمولاً به دیگران میسپارم. هدفهایی که خودم انتخاب میکنم، یا درست نیستند و یا بعداً مشخص میشود که از نظر سختی و آسانی و قابلیت دستیابی، واقعگرایانه نبودهاند.
سطح پیشرفته: میتوانم همهی مراحل برنامه ریزی را از بررسی اهداف، انتخاب هدف مناسب، بررسی سناریوها، انتخاب سناریوی مطلوب، زمانبندی و تعیین اقدامهای ضروری، خودم انجام دهم.
سطح خبره: میتوانم به دیگران کمک کنم که برنامه ریزی را بیشتر باور کنند و برای آن ارزش و اهمیت قائل شوند و به صورت عملی، در زندگی به کار بگیرند. اگر کسی در سطح پایه یا میانی باشد، میتوانم به او کمک کنم تا مهارت برنامه ریزی او به سطح میانی یا پیشرفته ارتقا پیدا کند.